از در خونه که اومدم تو - بابا با یه لیوان ـ درشت هیکل ـ لبریز ازم استقبال کرد.من همیشه این ژوپیتر آبی رنگ رو دوست داشتم !
دوستی در یک sms دوستانه گفت : دوستی مثل سیمان ـ خیسه - اگه روش وایسی دیگه نمیتونی بری - اگر هم بری - جای پات همیشه میمونه !
اولین باری که یکی رو خیلی خیلی خیلی دوست داشتی کی بوده ؟؟؟
هنوز هم صدای طبل و سایدرام میاد ! مگه تموم نشد ؟؟ چه خبره ؟!
اولین باری که از نزدیک دیدمش چهارم محرم سال ـ ۷۹ بود ! جلو در ـ خونمون نشسته بود و داشت game بازی میکرد !!!! آخرین باری که دیدمش بیست و هفتم بهمن ۷۹ بود ! چقدر دلم براش تنگ شده ....
گفتم هیچوقت دستم رو دو بار تو یه سوراخ نمیکنم ؟ سوراخ های بسیاری هست برای انگشت کردن - قابلیتش رو دارم که همه رو امتحان کنم !!!! ولی - هیچوقت هیچوقت یه اشتباهی رو تکرار نمیکنم.هر چیزی به موقع خودش قشنگ ـ و لازم الاجرا ! میدونی - وقتی بگذره دیگه گذشته.دیگه فکر کردن بهش هم معنی نداره ! هنوز اون قدری پوستم کلفت نشده که دو بار یه بلا رو سر ـ خودم بیارم و هر دو بار هم بتونم تحمل کنم !
خسته شدم ! شاید زودتر از اون چیزی که فکر میکردم خسته بشم - خسته شدم ! شایدم خیلی وقت پیش باید خسته میشدم - شایدم گه میخورم که خسته بشم !!!! به هر حال هوا پسه !
بشمرید ! چیزی نمونده - با من بشمرید !!!!!
شمارش معکوس: ۱۳ ... زود باش تمومش کن که منم دیگه خستم!
اغلب زودتر از اون زمانی که آدم تصور می کنه خسته میشه
اغلب همون زمانی که مطمئنی که دستت توی سوراخ ِ تکراری نمیره ، کشف می کنی که همون سوراخه ، با همون گزندگی ، با همون زجر ، با همون گه خوری ها
و تو می مونی با همون غلط کردنهای دفعه ی قبل ، با همون خط و نشونه ها واسه دفعه ی بعد
فقط ممکنه یه تفاوتی باشه و اونم میزان ِ صبر و توانایی ِ تحمله !
آپدیتت غافلگیرم کرد
نوشته هات غافلگیرترم کرد !
دوستی و سیمان و اینا رو هم جالب گفته بود ....
الان تو در کدوم قسمتشی ؟!
سلام من هم از اپدیتتون خیلی خوشحال می شم هر روز این کار رو بکنید پیلیز