ما رو دیوونه و رسوا کردی - حالیته ؟ ما رو آواره صحرا کردی - حالیته ؟ آخه مام واسه خودمون معقول آدمی بودیم.دست کم هر چی که بود - آدم بی غمی بودیم - حالیته ؟ ....
تقصیر ما که نبود.هر چی بود زیر سر چشم تو بود ! یه کاره تو راه ما سبز شدی - ما رو عاشق کردی - ما رو مجنون کردی - ما رو داغون کردی - حالیته ؟ ....
آخه آدم چی بگه قربونتم ؟
حالا از ما که گذشت - بعد از این اگر شبی - نصفه شبی به کسونی مثل ما - قلندر و مست و خراب تو کوچه برخوردی - اون چشا رو هم بذار یا اقلا دیگه این ریختی بهش نیگا نکن ! آخه من قربون هیکلت برم – اگه هر نیگا بخواد این جوری آتیش بزنه - پس باس تموم دنیا تا حالا سوخته باشه !!!
سلام ، تازه نوشتههاتونو خوندم . این پستتون منو هم عجیب به عقبها برد . منم عاشق پروپاقرص خاله سوسکه بودم . یادش بخیر فکر کنم ۴ سالم بود که داداشم منو برد سالن نمایشش . هنوزم جزو بهترینهای خاطراتم از کودکیه و هر قسمتش منو به یه تیکه از کودکیم میبره . منم از خره از همه بیشتر خوشم میومد :)
گاو گاوم که نبود...
منم همیشه عاشق همین بودم٬ بهترین و قشنگ ترین چیزی بود که شنیده بودم و خاله سوسکه هم قشنگترین نمایشی بود که می شه فکرشو کرد