ساعت 7:30 با سر کار باشم ، خیلی خرسند کننده است که فاصله محل کارت تا خونه ات 15 دقیقه است که وقتی خواب میمونی و ساعت 8 بیدار میشی ، مطمئنی که 8:30 میتونی به نگهبان دم در شرکت صبح بخیر بگی. به شرطی که دوش نگری و بیخیال آرایش کردن بشی . فقط لباس های مشکیت رو بپوشی و بزنی بیرون .
Admin شبکه شدن ، چیزی ِ که من تو خواب هم نمی دیدم ولی الان دارم کم کم بش می رسم.
خانم جایگزین رو امروز بردم شریف تا فوت و فن کار (!!!) رو یادش بدم ، هر چند شبیه شیر برنج میمونه ولی اونچنان کاری نیست که از عهدش بر نیاد ، امیدوارم .
خنده های مصنوعی ، تظاهر یه ریلکسی ، شوخی های... میتونه آدم رو پکر کنه مخصوصا وقتی بعدش مجبور باشی به مجلس ختم پدر آقای شاد بری و تازه تو مسجد مجبور باشی کفشات رو دربیاری و روی زمین بشینی .
با بعضی از آدما بهتر نوع رابطت رو هیچ وقت عوض نکنی، اینُ وقتی تو آزادی با دوست هنرمندم خداحافظی میکردم فهمیدم ، شاید بهتر بود هیچ وقت همکار نمی شدیم .
به شوق صحبت کردن شب با تو خودم و رسوندم خونه ، ولی دیگه نمی تونستم چشمام رو باز نگه دارم و خوابیدم ، این قدر خسته بودم که صدای هیچ زنگ و اس ام اس ای بیدارم نکرد . خیلی غمگینم که امشب هم نتونستیم با هم حرف بزنیم .
آقایون ، خانوما ، وقتی مستین اینجا رو نخونین ، اگه خوندین کامنت نذارین ، اگه گذاشتین زودتر از اونی که من بخونم و ناراحت بشم طلب مغفرت کنین .
همانجور که گفتی ....
حماقته منه !!!! و خوش شانسیه تو ... :o)
نتونستم خودم رو نگه ذارم چیزی نگم ....
---------------------------------------------------------
جدی نگیریها !!!!!
بوس بوس .... خابای خوب ببینی.
آیم استیل ویتینگ فور یور کال
اومدم بگم دوستت دارم ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰تا
این وبلاگم شده جای آفلاینهام به تو ...
حداقل مطمینم نمی پره !!!!
گاهی به آسمان نگاه کن رو پیدا کردم ....
فیلمشو میگم.
ma hanoozam khar nistim