.

.

W810i

 

های !!

 

من اینجام ! چاق و فربه و سرزنده و شادمان !

 

تو استراحت اجباریم ! تعطیلات فوق العاده مزخرف و بی جا و بی برنامه ای بود ! به طور مداوم فیلم دیدم و خوابیدم.از پس افقی بودم کمر درد مزمن گرفتم ! ( به تنهایی ! )

 

آقا من مشعوفم ! باز هم می گم که مشعوفم.چاق دوست داشتنیت چاق خیلی خیلی دوست داشتنیه که در جوار تو مسلما صد برابر چاق تر و دوست داشتنی تر به نظر می رسه ! هر چند حضور یه آدم – فرقی نمی کنه چاق باشه یا لاغر – که باید با تو شمرده شه – چیز بسیار بسیار غریب و خوفیه ولی مهم اینه که چاقت دوست داشتنیه !!!

 

متنفرم ! بیزارم ! از تمامی زندگیم چندشم میشه !

 

تو نه بارونی نه شن باد

تو نه مرهمی نه فریاد

 

تو نه خسته ای نه هم پا

تو نه از غیری نه از ما

 

 

امروز یه جایی بودم که دو تا موجود هم سن و سال خودم پیشم نشسته بودن.یکی به طرز فجیعی گرفتار مخدر جات و یکی به شدت درگیر ...

جالب اینجاست که هر دو رو از روزی که شروع کردن میشناسم و کاملا می بینم و میشنوم.گریه ها و خنده هاشون رو می بینم و به عنوان یه رهگذر گوشه راهشون را می رم ! می دونی – همیشه فکر می کنیم فلان اتفاق برای ما که نمیفته ولی جالب اینجاست که همه اون فلان اتفاق ها به راحتی می تونه برای هر کسی بیفته.مثل من و تویی که هیچوقت فکر نمی کردیم قاطی این جور بازیا بشیم ولی هر دومون شدیم و چه جورم گیر کردیم.

هر دو رو دوست دارم.رو هر دو تعصب دارم ! نگران هر دوام و به شدت درگیر مشکلات و مسایلشون میشم.یه جورایی خودمو در قبالشون مسئول می دونم.از من بد تر تیتا نیممه که عین فرشته سر شونه هاشون همیشه باهاشونه !

 

تو نه بیرون نه درونی

تو نه ارزون نه گرونی

 

تو نه خاکی پوشش گنج

نه یه مهره روی شطرنج

 

متنفرم ! بیزارم ! خستمه !

 

اونی که خوب میفهمه متخصص اعصاب و روانه و تیتانتمم هم مددکار اجتماعی ! منم این وسط نمونه کامل کیس اعصاب و روان !!! هه !

 

نمیدونم این وسط چقدر مقصر بودم و چه قدر اشتباه کردم ولی می دونم که تمامی تلاشم رو کردم تا بهترین کارایی که بلدم رو بکنم ! حالا این که کارایی که بلدم چیزای خوبیه یا بد رو دیگه نمی دونم ! نفهمیدم چه جوری شد که یهو همه چیز بد شد ! خوب بودا – یهو بد شد ! به هر حال هر اتفاقی که بیفته حتما یه حکمتی توش هست !!

 

تو فقط هستی که باشی

تو نه مرگی نه تلاشی

 

نمی تونم – نمی تونم

تو رو هم صدا بدونم

 

تو یه روز سبزی یه روز زرد

یه روز همدردی یه روز درد

 

کار خیلی سختیه ! دوست پسر داشتن کار خیلی خیلی خیلی خیلی سخت و خطرناکیه ! از تک تک قابلیت هام برای امور دوست پسر داری دارم استفاده می کنم منتها مشکل اینجاست که قابلیت هام در این زمینه خیلی محدوده !

از بین دو تا الگوریتم ممکن یکی رو النتخاب کردم و با استفاده از همون قابلیت های محدودم روش انتخاب شده رو اجرا کردم ! نتایج اولیه بعد از اجرا که کاملا خوب و موفقیت آمیز بود منتها باگ های احتمالی بعد از گذشت زمان رو میشه ! امیدوارم که بر طرف کردن این باگ ها خیلی سخت نباشه و به بن بست نخورم که مجبور شم الگوریتم دوم رو اجرا کنم !  من کلا از بحث و مشاجره و مشاعره متنفرم مثل لپ تاپ و موبایل دوست درازمون و چراغ حقانی و ....

 

 

دوست دارم ! بارون رو دوست دارم – هوا ملسه – تو می گی دو نفرست ولی به نظر من کاملا یک نفرست ! تنهایی می تونی به همه چیزای خوبی که داری و همه چیزای بدی که نداری فکر کنی -  می تونی همه خاطراتتو بکشی بیرون و کلی باهاشون حال کنی !

من که خر کیفم ! تو این دو هفته ای که هوا اینجوری بوده یه عالمه چاق شدم ! چی میشد اگه همیشه همین جوری می موند ؟؟ ها ؟ نمیشد ؟؟!!

والا !

 

بالاخره بعد از مدت ها امشب تونستیم با هم به صورت عمیق حرف بزنیم !  این عمقه رو دوست دارم -  خوشحالم میکنه ! به خصوص این که از انزوا هم در اومدی ! ببین – یک درصد ببینم – بشنوم -  بخونم حالت ناخوش داری – اینقدر می زنمت که ناخوش شی ! من تحملشو ندارما !!

 

متنفرم ! بیزام ! از زندگیم متنفرم ! افسردم ! کسلم ! خستم ! درگیرم ! عصبیم ! مریضم ! ویروس تومه ! کلافم ! چیزم !!!

 


 

در ضمن هر کسی توانایی خوردن گل نداره !!! من دارم !  یو ها ها !

 

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 6 آبان 1385 ساعت 03:39 ب.ظ

موضوع که خیلی به متن مربوط بود.سطرهای مختلف متن هم که اصلا در تضاد نبودند.من هم اصلا به روی خودم نمیارم...همینیست که هست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد