خوبم ، خوشم ، شادم ، سر حالم ، زنده ام .
یه صبح خوب می تونه با یه آهنگ خوب شروع بشه (که شد)
یه صبح خوب می تونه با رسیدن به موقع سر کار همراه باشه(که بود)
یه صبح خوب می تونه با نبودن یکی از همکارات تو اتاق خوبتر بشه (که شد)
یه صبح خوب می تونه با یه عالمه بالا پایین رفتن از طبقات به ظهر برسه (که رسید)
حتی میتونه با تمام مدت تو سر و کله هم زدن با همکارت و کل کل کردن باهاش و خندیدن و مسخره بازی دراوردن همراه باشه (که بود)
یه ظهر خوب با یه ناهار خوشمزه میتونه کامل بشه و چای سبز و بیسکوییت بعدش حتی!
میتونه تا عصر همچنان کار و خنده و کل کل ادامه پیدا کنه
تو یه روز خوب می تونه به همین سادگی خوب باشه وقتی دوست هنرمندت برای سومین بار از دیروز تا حالا زنگ میزنه حالت رو میپرسه ، دوست دخترت می پیچوندت و درس میخونه ، خواهر بزرگه آنلاین میشه و حرف میزنه باهات . رئیست زود میره .
حالا چه اهمیتی داره که دیروز یکی از بدترین روزای عمرم بوده؟ چه اهمیتی داره که یه قسمتی از خودم رو دیروز دیدم که تا حالا ندیده بودم؟ چه اهمیتی داره که از صبح تو ذهنم می چرخه که چه آدم چیپی بودم و نمی دونستم ؟
تمام مدت تلاش میکنم حرکت چیپ دیروزم یادم نیاد . احمقانه ترین کارم یادم نیاد ، یادم نیاد که حتی اون قدر قوی نیستم که 2 ساعت رو تصمیمی که مدتها تلاش کردم برا گرفتنش بمونم ، اونقدر قوی نیستم که مثل این سالها خودم رو پشت تصمیم هایی که یه نفر دیگه گرفته قایم نکنم ، اون قدر قوی نیستم که مسئولیت تصمیمی که گرفتم رو بپذیرم ، تصمیمی که مطمئنم یک درصد احتمال اشتباه توش نیست . ولی من قوی نیستم ، حتی چیپم . ولی همینم .
خدائیش درس می خووندم !خدائیش !!!!!
ولی تصمیم ام رو گرفتم ! شب ،خودکشی می کنم ! شک نکن !
آدم اهمیتش رو از دست بده دیگه انگیزه واسه زندگی نداره ! تمومه دیگه !
از نوشته ت لذت بردم. کم پیدا می شه نوشته هایی که بوی سبک ازشون بلند شه. به امید موفقیت.